موضوع:
تاسیس گروه پژوهشی «ادبیات شیعی» که در محورهای ذیل در دو سطح تشویق و حمایت پایاننامهها و رسالههای تحصیلی و طرحهای پژوهشی مورد حمایت قرار میگیرد. محورهای پژوهشی گروه ادبیات شیعی:
1- نوعشناسی و شناخت ژانرهای اصلی ادبیات شیعی
2- متنشناسی و تصحیح انتقادی متون ادبی شیعی .
3- تحلیل جنبههای سبکی، بلاغی، زبانی و انواع کیفیتهای ادبی و هنری متون ادبی شیعه از رویکردهای نقدی مختلف.
4- انواع مطالعات بینارشتهای در حوزة ادبیات تشیع از جمله جامعهشناسی ادبیات، مطالعات تاریخی و جغرافیایی،
5- روانشناسی و علو تربیتی، علوم و معارف دینی و دیگر مطالعاتی که در بازشناسی تاریخ و فرهنگ تشیع از ادبیات شیعی یاری جسته باشد.
6- بررسی ارتباط آثاری ادبی شیعی با منابع دینی و فقهی.
7- شناخت جایگاه شعر و هنر، در سیر تاریخی اندیشه و فرهنگ تشیع.
8- تنوع زبانی و فرهنگی ادبیات تشیع و تبیین جغرافیای فرهنگی تشیع بر مبنای آثار ادبی شیعه.
9 تدوین فرهنگها و منابع کلاسیک در حوزة تاریخ ادبیات تشیع
10- تحلیل واژگانی و هرمنوتیک جایگاه تفسیر قرآن در ادبیات تشیع و نسبت این آثار با منابع قرآن و حدیث.
11- کاربرد ادبیات تشیع در دنیای امروز و تبدیل و تلخیص و بازسازی آثار ادبی تشیع به زبان گفتمان فرهنگی جهان معاصر.
هدف:
1- ضرورت و اهمیت تاسیس گروه پژوهشی ادبیات شیعی:
یکی از عوامل رشد تشیع در طول هزار سال گذشته، ادبیات بوده است. به ویژه در اعصاری که تشیع تحت تعقیب و آزار دستتگاههای حاکمة سیاسیای بود که از حیث ایدئولوژیک به خلفای عباسی وابستگی داشتند، مهمترین وسیلة انتقال پیام تشیع و گسترش فرهنگ آن در بدنة جوامع اسلامی، ادبیات بوده است. قبل از شکلگیری نظام فقهی رسمی تشیع در عهد صفوی، مناقبیان و راویان و شاعران دورهگرد شیعه، با دست شستن از جان خود، روایت تشیع از اسلام را در بین مردم ترویج میکردند و آثار ادبی متعلق به آنها، کهنترین سند تاریخی و اجتماعی فرهنگ شیعی در جغرافیای تاریخی تشیع را تشکیل دادهاند.از سدة هشتم، به موازات رشد تشیع، عصر گسترش شگفت کمّی و کیفی ادبیات تشیع، از هند تا آسیای میانه و صغیر، و عمدتاً به زبان فارسی (در درجة اول) و سپس به زبانهایی چون اردو، ترکی، عربی، پشتو، گجراتی و... فرا رسیده است که هنوز، شناخت این آثار در مراحل مقدماتی است. البته حجم آثار ادبی شیعی به مراتب بیش از حوزههایی مثل ادبیات عرفانی است، اما تأثیرات حذف ایدئولوژیک این قلمروی ادبی در دوران پهلوی، در مقابل گرایش به دو قلمروی باستانگرایی و اشعریگری، و هچنین تداوم بقایای بازگشتگرایی دورة قجر که ادبیات بعد قرن نهم را نادیده میگرفت، در ادبای آن عصر، به انکار اهمیت ادبیات عظیم شیعی در مطالعات معاصر انجامید؛ بیتوجهیای که بعد از انقلاب نیز متاسفانه تداوم داشته است. بیش از هزار سال پیشینه و وجود دهها میلیون بیت/ سطر ادبیات منظوم و منثور شیعی خود گواه همین عظمت و گستردگی کمّی آثار است (تنها یکی از سرایندگان متاخر، حسینی متخلص به خاموش، سرایندة شاهنامه حسینی در تصویر حماسة عاشورا، حدود 500 هزار بیت شعر در این ساحت دارد). از حیث کیفی نیز تنوع قالبها و انواع ادب شیعی با کمتر حوزهای قابل قیاس است: انواعی چون منقبتنامه و مداحی، حماسة مذهبی منظوم، حملهسرایی، روضهسرایی، تعزیه، مقتلسرایی و مقتلنویسی (نظم و نثر)، ولایتنامهها، غزانامهها، حماسههای حیدری و حسینی، مختارنامهها، بحور طویل، رثای مذهبی، شهادتنامهها، قصاید مدح و مراثی، تفاسیر شیعی، رضانامهها و اشعار رضوی، اشعار مهدوی و ادبیات انتظار، قصیده و غزل شیعی، قصاید حکمی شیعی، قصص و روایات شفاهی حماسی شیعی، تواریخ منظوم و منثور شیعی، ادبیات شفاهی شیعی، ادبیات معاصر شیعی، سنت نمایشنامهنویسی مذهبی و دیگر انواع ادبی این حوزه، گستردگی این قلمرو را نشان میدهد ادبیات شیعی، به عنوان حوزه وسیعی که از سدة پنجم (قصاید شیعی کسایی و ناصرخسرو و علینامة ربیع) تا روزگار معاصر تداوم داشته است و جغرافیای وسیعی از هند تا آسیای مرکزی، میانه و صغیر و غرب آسیا را دربرگرفته است، جدا از مطالعات ادبی، سند ارزنده ای برای بررسی سیر تمدن، فرهنگ و اندیشة شیعی، به ویژه در بدنة جامعة اسلامی است؛ فرهنگی که در مقابل بیرحمانهترین سرکوبها که بر آن تحمیل شده، پیش از هر چیز، در طول تاریخ از هنر و اندیشه برای بیان حقانیت خود بهره جسته است. همچنین این آثار، به علت ارزش هنری، مردمی و غیردرباری بودن غالب آثار و زبان لطیف و غیردشوار، کماکان دارای ظرفیت کاربرد فرهنگی- تربیتی و آیینی در جامعة معاصر امروز است. متأسفانه، به علت غفلت سهوی و گاه عمدی پژوهشگران ادبی و نخبگان دانشگاهی و ناآگاهی مسوولان امر، متاسفانه تا به حال جز چند تصحیح و چاپ پراکنده و ضعیف برخی از آثار، و تعداد اندکی از مقالات تحقیقی که بیش از معرفی نیست، تحقیقات جدّی در این حوزه انجام نشده است. وجود چنین هستهای، ضمن تشویق و تمرکز مطالعات بر این حوزه، زمینهساز پژوهشگران حوزههای مختلف علوم انسانی میشود که این ادبیات کهن و سند ارزنده را از زمینههای مختلف تاریخی، اجتماعی، دینی و دیگر حوزههای علوم انسانی بازکاوی کنند تا دانش بشری از فرهنگ تاریخی شیعه، وارد ابعاد تازهتری شود که مبتنی بر اسناد مستقیم تاریخی و ادبی خواهد بود. شهر مشهد نیز هم به دلیل نقش آن به عنوان پایتخت معنوی و مذهبی کشور و هم به دلیل دارا بودن یکی از بزرگترین گنجینههای منابع و نسخ خطی و ابزار و ظرفیتهای عظیم پژوهشی موجود در مجموعه آستان قدس، ضمن نیاز به تربیت متخصصان در این حوزه، زمینة لازم را برای پژوهش جدی در حوزه ادبیات شیعی برآورده مینماید.
برنامه اجرایی:
از امکانات حمایتی پژوهشکده برای تشویق انجام پژوهشهای جدیتر و با دامنه و وسعت تحقیقی بیشتر استفاده میشود تا حوزة ادبیات شیعی که هنوز نیازمند مطالعات بنیادین و مقدماتی است، فعال شود. از زیرساختهای دانشکدة ادبیات نیز برای تشکیل جلسات و همایشهای آینده استفاده خواهیم جست. زیرساخت آموزشی دانشگاه در مقطع تکمیلی، در قالب هدایت رسالات دانشگاهی به این ساحت نیز بخش بسیار مهمی از برنامة کارگروه برای تقویت این قلمروی پژوهشی است. همچنین از زیرساخت فضا و امکانات مجازی کتابخانة دانشکدة ادبیات و همکاری قطب علمی شاهنامه و فردوسی دانشکده برای راهاندازی کتابخانة دیجیتال نسخ خطی ادبیات شیعی استفاده میشود که در این بخش نیز حمایت پژوهشکده در قالب تصویب طرحهای مرتبط برای تکمیل و فهرستنویسی این مجموعة عظیم ضرورت دارد. با توجه به گستردگی موضوع و هدف که ایجاد پایگاه ثابت مطالعات ادب و فرهنگ تشیع در دانشگاه فردوسی مشهد است، تعیین کمیت زمان دشوار است. اما در حال حاضر یک دورة پنج ساله با هدف تثبیت این حوزة پژوهشی، انجام بخش قابل توجهی از مطالعات بنیادین و ایجاد کتابخانة دیجیتال و فهرستنویسی آثار و تبدیل کارگروه به گروه مستقل در اثتای این دوره، برنامهای است که افق پزوهشی کارگروه را برای این دوره تشکیل خواهد داد.